ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩﻡ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺑﮕﯿﺮﻡ که ﯾﻪ ﻟﮑﺴﻮﺯ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩ؛
منو ﻣﯿﮕﯽ ﺧﻮﺩﻣﻮﻧﻮ ﺟﻤﻊ ﺟﻮﺭ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ
ﺑﺎﺑﺎ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﻫﻢ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﺸﻦ ﮐﺴﺎیی ﮐﻪ ﺟﻠﻮﯼ ﻣﺎ ﭘﺴﺮﺍ ﺗﺮﻣﺰ ﮐﻨﻦ…
ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﺩﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﺪ ﻭ ﺩﯾﺪﻡ ﻣﺎﻣﺎﻧﻪ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﺑﭽﻪ ﺷﻮ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﭘﺎﯾﯿﻦ
ﻣﯿﮕﻪ ﺟﯿﺶ ﮐﻦ ﭘﺴﺮﻡ ﺟﯿﺶ ﮐﻦ ﻋﻤﻮ ﺑﯿﺒﻨﻪ
.
.
ﺭﻭﺯی ﺟﻮاﻧکی اﺯ شیخی ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮا اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ اﻳﻨﻘﺪﺭ ﺑﺮای ﭘﻮﻝ
ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭا می ﺁﺯاﺭﻧﺪ و ﺑﻪ ﻫﻢ ﺑﺪی ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ؟
ﺷﻴﺦ ﻗﻮطی ﻛﺒریتی اﺯ ﺟﻴﺐ ﺩﺭآﻭﺭﺩ ﺳﻪ ﻧﺦ ﻛﺒﺮﻳﺖ ﺭا ﮔﺮﻓﺖ
و ﺩﻭ ﻧﺦ ﺁﻥ ﺭا ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭ ﻗﻮطی ﻧﻬﺎﺩ ﺁﻥ ﻳﻚ ﻧﺦ ﺭا ﻧﺼﻒ ﻛﺮﺩ
ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻧﺼﻔﻪ ﻛﻪ ﻧﻮﻙ ﺗﻴﺰی ﺩاشت
ﻻی ﺩﻧﺪاﻥ ﺧﻮﺩ ﺭا ﺗﻤﻴﺰ ﻛﺮﺩ و ﮔﻔﺖ :
ﭼﻪ ﻣﻴﺪاﻧﻢ !
.
.
.
مراحل درس خوندن یک دانشجو :
خوابیدن روی جزوه
گرفتن مشکلات و نواقص گل های قالی
جمع کردن آشغال های ریز و درشت اطراف زمین
خاک گیری گوشه های موبایل
گرفتن چندین عکس با گوشی از خود در حالت های مختلف و در ژست درس خواندن
اس ام اس بازی با بچه های کلاس که هر کدوم چقدر درس خوندن
.
.
.
جواد خیابانی در بازی فرانسه و سوییس:
- جالبه کلاه هواداران شبیه پنیر سوییسی سوراخ سوراخه،
حالا باید دید تیمشون هم اینطور میشه؟!
- کریم بنزما لقمه رو جوید و در دهان ماتیودی گذاشت اونم به خوبی قورتش داد!
- بازیکن شماره ۶ نقش موثری در قهرمانی دوسال آینده پاریسن ژرمن داشته!
- لباس فرانسوی ها در جام جهانی ۱۹۵۸ این رنگی بود ولی سرمه ای بود!
- فرانسه تو جام ۸۴ همه رو از دم تیغ شکست داد!
- سوئیس چه بینواست امشب!
.
.
.
پسری روزها پشت در منزل دخترک را میپایید؛
برای دختر سوال بود که اگر او مرا دوست دارد،
پس چرا پا پیش نمیگذارد و با پدرم صحبت نمیکند ؟!
درست است که ماشین پسرک قدیمی بود،
ولی برای دخترک عشق و محبت مهمتر بود!
روزها و ماه ها به همین منوال گذشت و دخترک بسیار کنجکاو شده بود،
روزی دل خود را قرص کرد و رفت تا حرف دل پسرک را گوش کند…
از او پرسید ۶ماه است که تو کنار منزل ما می ایستی و مرا میپایی،
وقتی ماشینت را میبینم ضربان قلبم تندتر میشود و…
هدف تو چیست؟!
پسر گفت: وای فای خونتون پسورد نداره . . !
.
.
.
سلامتی اون دختری ک موقع عقد به جای اینکه بگه با اجازه بزرگترا
گفت با اجازه ی عشقم ک نذاشتن بهش برسم…
//
بعد چشمتون روز بد نبینه دوماد چنان کوبید تو صورتش
که صدا آب هویج داد عقدشم نکرد . . .
مادرشوهر و خواهرشوهرشم گیساشو کندن
چون جلو فامیلا آبروشون رفته بود . . .
و اما بابای عروس با کمربند افتاد به جونش
تا جایی که جا داشت زد سیاه و کبودش کرد . . .
الانم طفلک ترشیده هیچکسم نمیاد بگیرش !
باباشم نمیذاره از خونه بره بیرون !
عشقشم الان دوتا بچه داره و زنشم خعلی دوس داره !!